هه لاله ی بوکان

همه چیز در مورد بوکان

هه لاله ی بوکان

همه چیز در مورد بوکان

گپی با جوانان بوکان

در منتهی علیه پاساژ حمام کهنه، مستقیم بعد از اینکه کوچه را رد کنی قهوه خانه ژیله مو پاتوق همیشگی جوانان بوکانیست.جایی برای نشستن و چای و سیگار و گپی با دوستان. همه جور آدمی از علاف و بیکار گرفته تا دکتر و مهندس و تحصیلکرده و ....خلاصه کمتر کسی از پسر های بوکان هست که حداقل یک بار به قهوه خانه ژیله مو نرفته باشد.من که خودم سیگار نمیکشم اما گه گداری با دوستان برای چایی خوردن میرویم ژیله مو.

زمانی یک بوکان بود و یک قهوه خانه آذری...یادش بخیر آنوقت ها من بچه بودم.همیشه پر آدم بود. مردهای سبیل کلفت پاتولی و رانک و چوخا یی (لباس کردی)با تسبیح دانه بزرگ در دستشان .از میان آن همه هیاهوی مردم سر و صدای استکان و نعلبکی قهوه چی و صدای تاس تخته نرد، صدای موزیک همیشه جاودانه حسن زیرک به گوش میرسید.در این هوای دم کرده با دود سیگار و قلیان و بخار سماور صمیمیتی موج میزد.صمیمیتی که با هیچ چیزی نمیشد عوضش کرد.امروز در جای سابق همان قهوه خانه یک ساختمان چهار طبقه با نما کمپوزیت آلمینیومی ساخته اند.قهوه خانه ها ی آن زمان جای خود را به کافی شاپ و کافی نت و... داده اند.

 از همان داش مشتی های پاتولی آن زمان یکی بازنشسته شد، یکی خانه به دوش،یکی کنج هجره ای تاریک نشسته پیر فرتوت.یکی نویسنده شد برای نوشتن خاطرات جوانی. یکی با فکر قدغن  سرش تو کتاب کاپیتال ،سبیل تاب میداد همچون نیچه،برد از هوش یا برده شد از هوش!یکی آن سوی دیار نشسته پشت کامپیوتر،اشک در چشم،آه در دل به یاد خاطرات بوکان (بیره‌وه‌رێکی تاڵ و دڵته‌زێن له ناخی دڵدا هاوار ده کا :ئه ی کوا ژینم؟کوا شاره‌که‌م ؟کوا قه‌ڵای به‌رزی سه‌ردار.مزگه‌وت و حه‌وزه گه‌وره ...باغچه‌کان و جێ ژوانی کونه یار.....) و دیگران که در قبرستان بوکان خوابیدند تا ابد.

 آی ی ی ی ی میرزا قادر! دکان تو دیگر رونق ندارد.جوانانی که با سیگار و نوشابه تگری از آنها پذیرایی میکردی ور دلت مینشستند و با شوخی های تو میخندیدند تا تو در کارخانه ات ثفت نامشان کنی امروز غم زده و مات و مبهوت روزگار به سر میبُرند در این دیار خاموش!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
کاکه حه مه 1388,04,18 ساعت 01:25 ق.ظ http://boukancity.blogfa.com

دوست عزیز استفاده از مطالب وبلاگ بوکان سیتی بدون ذکر منبع کار پسندیده ای نیست ....البته من فکر میکنم در این پست ذکر منبع فراموش شده.امیدوارم اصلاح شود...
به هر حال ورود شما را به عرصه وبلاگ نویسی و جامعه خبری بوکان تبریک میگویم.هر چند که خودمان هم در این عرصه آشخوریم ولی قبلا کار روزنامه نگاری کردم.... پیشنهاد میکنم در درج مطالب بیشتر دقت کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد