نوینهری شاری بۆکان له قسهکردن به کوردی پاشگهز دهبێتهوه
دوای ئهوهی هوشداری توندی پێدهدرێت له لایهن سهرۆکی پهرلهمانی ئێرانهوه، نوێنهری شاری بۆکان له پهرلهمانی ئێران له قسهکردن به کوردی خۆ دهبوێرێت.
ادامه مطلب ...نماینده
راپۆرتێک دهربارهی کۆچی دوایی گۆرانیبێژی میللی عهلی خهندان
هونهرمهندی گۆرانیبێژی میللی و قسه خۆش و دهنگبێژی ناوداری کوردستان مامۆستا "عهلی خهندان" له ناو ههموو خهڵکی شاری بۆکان و دانیشتووانی ناوچهی موکریان به کهسایهتییهکی قسه خۆش و نوکتهزان ناسرابوو. ئهم هونهرمهنده به ئهزموونه له دوای تهمهنێکی درێژ کار و چالاکی و خزمهتی هونهری به بوارهکانی گۆرانی و خۆوێژی، بهسته دانان و مهقام و ئاوازی رهسهنی کوردی ماڵئاوایی له ژیان و جیهانی هونهر کرد.
قابل تحقق نخواهد بود که از این میان جمعیت 10 تا 15 میلیونی اهل سنت به باد فراموشی سپرده شده است.
دکترمحمد قسیم عثمانی در نطق میان دستور جلسه علنی روز چهارشنبه گفت: خواستههای مردم باید زمینه اجرایی و عملیاتی پیدا کند تا بین مردم و حاکمیت شکاف ایجاد نکند و گسست مردم و حاکمیت هزینههای سنگینی را در برخواهد داشت که نهایتا این هزینهها بر دوش مردم سنگینی خواهد کرد.
وی افزود: بر ما نمایندگان مردم واجب است که از هرگونه گسست و شکاف بین مردم و حاکیمت جلوگیری نموده و زمینههای این گسست را به زمینههای پیوند و اتصال مبدل سازیم که تحقق این پیوند جز از طریق مردم سالاری دینی و قانون محوری میسر نخواهد بود.
ادامه مطلب ...خانم منیره فیضه(رئیس شورای شهر بوکان )در مصاحبه با پیام بوکان مهندس شوقی را گزینه انتخابی شورای شهر به عنوان شهردار بوکان معرفی کرده است.شایان ذکر است که شورای شهرمان بعد از این همه کار پر مشقت و مشغله فراوان وزن کردن افراد به چنین گزینه سنگینی رسیده است.حال باید در نظر گرفت که ترازوی مورد استفاده شورای شهر که برای سبک سنگین کردن افراد به کار برده نه دیجیتالی بوده و نه از نوع قپانی و احتمالا میزان رای ملت هم نبوده چون خانم فیضه اعلام کرده باتوجه به اینکه آقای شوقی دو بار در انتخابات شورای شهر و یک بار در نمایندگی شرکت کرده و هیچ باری مردم به او رای کافی ندادند به عنوان شهردار انتخاب کردیم.یعنی هر که مردم به او رای نداد حتما یک پستی به او خواهیم داد.و این معیار برای انگیزه خدمت افراد به کار میرود.
جالب است کسی که حتی سپاه پاسداران هم از او شکایت کرده (به خاطر عدم تخلیه ساختمان فروخته شده به سپاه ) و مسکن و شهر سازی هم از دستش دلخور شده بوده چون قطعه زمینی ۲۰۰۰متری را در اطراف تپه ارکان حصار کشی نموده بودند که مبادا کسی طمع دخل و تصرف در آن داشته باشد.و امروز به سمت .......انتخاب میشود.(لطفا جای خالی را خودتان در آینده پر کنید) در نتیجه به پاس این خدمت بزرگ دیشب تعدادی از اعضای شورای شهر به همراه تعدادی ورزش کاران شهرمان به چلوکبابی سامان دعوت میشوند.
یاد آن پیر مردی افتادم که از او پرسیدند با این همه ثروت چرا میخواهی حاکم شوی؟گفت ای بابا!ما که ثروتی نداریم.یک روز ما یه باغ پسته داشتیم در رفسنجان و حالا رفسنجان در باغ پسته ماست.حالا ما خواستیم همه ایران سرای من باشد.
پی نوشت:
اگر در بالا جای خالی را هم پر نکنید زیاد مهم نیست.بعضی جاها خالی بمانند بهتر است.مثلا دیدیم اگر در بوکان چندین ماه هم جای شهردار خالی بماند هیچ اتفاق خاصی نمی افتد.
از اهم فعالیتهای شورای شهرمان که در سایت پیام بوکان از قلم افتاده بود:
۱ـ استعفا دادن مهندس مینایی از سمت شهرداری بوکان.
۲ـ برگزاری جلسات متعدد برای پر کردن جاهای خالی مخصوصا چاله چوله های خیابان.
به نقل از: www.boukancity.blogfa.com
خبرگزاری فارس: نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی گفت: مسئولان باید پاسخگوی مطالبات مردم باشند و در راستای رفع مشکلات آنها گام بردارند.
ادامه مطلب ...خبرگزاری فارس: مسئول امور آب و فاضلاب بوکان گفت: سالانه یکهزار و 400 فقره انشعاب آب و یکهزار فقره انشعاب فاضلاب به انشعابات شهر بوکان افزوده میشود.
منوچهر خشنود امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در بوکان اظهار داشت: طول شبکه جمعآوری فاضلاب شهر بوکان 208 کیلومتر است که 5/108 کیلومتر آن سنتی و مابقی شبکه مدرن است.
ادامه مطلب ...واکنش مخابرات به ابداع نرم افزار فیلترشکن در آمریکا
آثار و ابنیه تاریخی شهرستان بوکان
موقعیت جغرافیایی و تاریخی شهرستان بوکان :
شهر بوکان مرکز شهرستان بوکان استان آذربایجان غربی با پهنه ای حدود 8 کیلومتر مربع در جنوب استان در مسیر راه میاندوآب ـ سقز در 36 درجه و 31 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 12 دقیقه طول خاوری نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد 1370 متر می باشد . درباره نام أین شهر نیز هماند دیگر شهرها نظرات زیادی وجود دارد . بعضی ها بر أین باورند که « بو » به معنی سرزمین و « کان » به معنی معدن است و بوکان به معنی سرزمین معدن است . اما باور غالب درباره نام أین شهر أین است که واژه بوکان از دو کلمه « بوک » به معنی عروس و « آن » علامت جمع تشکیل شده و بوکان در معنای « عروسان » معنی می دهد . زیرا أین شهر به دلیل دارا بودن آب و هوای مطبوع و باغهای زیبا ، سرسبز و خرم ، همانند عروسی زیبا ، به آرایش طبیعت آراسته بوده است و همچنین بخاطر داشتن جایگاه چهارراهی ، بیشتر روستائیان پیرامون آن ، هنگام عروسی که عروسشان را از یک آبادی به آبادی دیگر می برده اند از میان بوکان می گذشتند و در پیرامون استخر آب آن به رقص و پایکوبی میپرداختهاند . این شهرستان از شمال به حومه شهرستان میاندوآب از شرق به شاهیندژ از جنوب به سقز کردستان و از سمت غرب به مهاباد متصل شده است . آب و هوای بوکان در زمستان سرد و پر برف و در تابستان نسبتاً گرم است . اراضی بوکان به علت وجود رودخانه سیمینه رود که از شمال به جنوب در امتداد جاده شوسه ، بوکان به میاندوآب در جریان است حاصل خیز می باشد .
مسجد حمامیان :
در نزدیکی شهر بوکان در کنار روستای حمامیان مسجد قدیمی و نسبتاً سالم حمامیان و بقایای مدرسه قدیمی حمامیان و وضوخانه که هم اکنون قسمتی از کلاسهای آن سالم مانده ، قرار گرفته است . این مسجد قبل از جنگ جهانی دوم در سال 1328 هجری بنا شده است و موسس آن مرحوم « محمود آقا ایلخانی زاده » و معمار آن شادروان « معمارباشی مراغه ای » بوده است . بنای مسجد بابلان مربع شکل و بصورت تک گنبدی با مصالح سنگ لاشه ای در پی و آجر چهارگوش در بدنه و گنبد پوششی بصورت دو لایه با ظرافت خاصی بنا گردیده و بعد از احداث بنای مسجد واحدهایی تحت عنوان مدرسه متصل به بنای مسجد ساخته شده است .
نمای مسجد حمامیان
در مسجد حمامیان واحدهایی تحت عنوان مدرسه متصل به این بنا ساخته شده
مسجد جامع بوکان :
مسجد جامع بوکان در بخش مرکزی و قدیمی شهر و در کنار تپه قدیمی ، مشهور به تپه قلعه سردار و در ضلع شرقی سرآب که از کوه فعل شکینه سرچشمه می گیرد قرار گرفته است . این اثر با طول و عرض 25*30 متر دارای شانزده گنبد که بر روی نه ستون قرار گرفته احداث شده است . که 6 عدد از این ستونها از سنگهای آهکی تراشدار مربوط به بنای اولیه اثر می باشد ولی چهار گنبد آجری و سه عدد از ستون ها با تیرآهن و روکش سیمانی در گسترش بعدی مسجد در سال 1345 ساخته شده اند . تاریخ تاسیس مسجد جامع 1310 هجری است و معمار این بنا مرحوم « علی اصفهانی » از معماران ماهر و چیره دست آن زمان بوده است . این بنا در حال حاضر به عنوان محل برگزاری نماز جمعه بوکان مورد استفاده اهالی شهر قرار می گیرد .
مسجد جامع بوکان قبل از جنگ جهانی دوم در سال 1328 هجری بنا شده
مقبره سردار بوکان :
این بنا در شهر بوکان در داخل پارک عمومی قرار گرفته است و مربوط به دوره قاجاریه می باشد . زیربنای مقبره در سطح 198 مترمربع بوده است و دارای یک گنبد مرکزی ، ایوان و دو دهلیز در طرفین می باشد . مصالح بکار رفته در بنا در قسمت پی از سنگ لاشه بصورت تفلیسی و دیوارها و گنبد و طلقها از آجر چهارگوش می باشد ، در ضلع جنوبی که ورودی بنا را تشکیل می دهد ، ایوانی با 2 ستون سنگی قرار گرفته است که زیبایی خاص به مجموعه داده است ، مقبره مذکور مدفن خانواده سردار « عزیز خان مکری » داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین شاه قاجار می باشد که مورد توجه امیرکبیر بوده است .
بنای مذکور با معماری سنتی یکی از آثار قدیمی ارزشمند بوکان می باشد که به علت احترام خاص مردم به این مکان معمولاً مورد بازدید اهالی بوکان قرار می گیرد .
نمای بیرونی مقبرة سردار بوکان
تپه عباس آباد ( قلعه ):
قلعه تاریخی عباس آباد در بررسی باستان شناسی که در سال 1367 ( هجری شمسی ) بر محور تپه تاریخی قالاچی در بوکان به انجام رسید ، در مجاورت جنوب شرقی روستایی به همین نام و بر روی تک ارتفاع آهکی که در محل به « گردی تپه » اشتهار دارد مورد شناسایی قرار گرفت . دژ بر تمام ارتفاعات مجاور و نیز دشت وسیع در اطراف رودخانه تتاهو که از جنوب به شمال در جریان است کاملاً مسلط می باشد . شکل قلعه بیضی نزدیک به دایره است و برج های آن نیم دایره و توپر می باشد . سنگهای بکار رفته در جبهه بیرونی آن همه بزرگ و تراشدار بوده است ، اما سنگهای جبهه درونی حصار دژ از سنگ لاشه است و سنگ های کوچک از جنس آهکی با ملاتی احتمالاً از ماسه و آهک که در داخل حصار بکار رفته در استحکام بدنه دیوار بسیار موثر بوده است . در داخل دژ بقایایی از ساختمان های سنگی است که حتی فرم خود را نیز حفظ کرده اند ، این بقایا که به عنوان تاسیسات داخل دژ منظور شده از حیث زمانی با ساختمان دژ هم دوره نیست و به یکی از استقرارهای دوره اسلامی تعلق دارد .
قلعه داش تپه
کل تپه :
تپه ای باستانی است که در حال حاضر بوسیله واحدهای ساختمانی احاطه گردیده است این تپه در روستای کل تپه در جنوب بوکان قرار رگفته است که این روستا به خاطر وجود چشمه های متعددی در کنار این تپه باستانی بنا گردیده است که نام روستا هم برگرفته از نام تپه است . ارتفاع نسبی این تپه از 30 تا 40 متر بیشتر نمی شود شامل بقایایی از فرهنگ انسانهای دوران ماد می شود و علت اصلی انتخاب این انسانها برای سکونت به احتمال قوی مسائل امنیتی و تدافعی بوده است . ازانجا آذربایجان غربی بویژه کناره های دریاچه ارومیه مرکز آتشکده ها و آیین های ایران کهن بوده است قدمت کل تپه هم به زمانی بر می گردد که در آن جا آتشکده هایی بوده است و نشانی از آتش را در خود پنهان دارد .
این تپه در روستای کل تپه در جنوب بوکان میباشد
دیگر آثار باستانی و قدیمی بوکان شامل بناها و آثار زیر می باشد :
قلعه داش کند ، آسیاب کهنه ، قلعه قره کند ، کور خانه ، قبرستان قدیمی قاجر ( هزاره اول و دوم قبل از میلاد )، قلعه عباس آباد ( ساسانی )، قلعه اوغلام، قلعه سماقان، قلعه چاورچین، سد قدیمی ( قورمیش )، دخمه علی کند ( صفویه )، قلعه بوغه، قلعه امیرآباد ، قبرستان کانی شیشه، گنبد سردار، قبرستان خراسانه، قبرستان شیخلو ، قبرستان داش ، قبرستان کافی موزه و ...
در این شهرستان علاوه بر موارد فوق تپههای تاریخی ذیل نیز قابل اشاره میباشد.
تپه باستانی ساری قامیش، تپه عربلو، تپه اسکی بغداد، تپه قلای سمبه، تپه قلای درویشان، تپه تابانی، تپه کلک آبی، تپه شیخان کوچک، تپه شیخان بزرگ، تپه موجه، کول تپه، تپه قلای تپه، تپه قلعه کهنه آلبلاغ، تپه روژبیاتی، تپه داربسر، قلعه تپه یا قره تپه، تپه خلیکه، تپه گرد خزینه، گردشین سرآو، تپه آشی، کلک تپه، گردشین رحیمخان، تپه محمود، تپه عثمان قره، تپه کانی گوزله، عبدالله تپهسی، تپه آغ تتر، تپه اوینه چی، تپه جوانمرد، تپه تازه قلا، قلای تبت، تپه حیدرمست، تپه کانی دروزان، تپه بند، قلای قلعه جوق، تپه و گورستان خراسانه، تپههای ترکمن کندی، تپه ینگیجه، تپه کانی سیران، تپههای سردارآباد، تپه اسکندر ، تپه تکان تپه، تپه عبدالله آباد، تپه باغچه، تپه اسبوغه، تپه چاورچین، تپه محمودآباد، تپه امیرآباد، تپه گرد، تپه نلیسکه، تپه مقصود، زمینهای معروف به جره، تپه قلعه قرهکند، تپه اوزون قشلاق، تپه ناچیت، تپه ایل تیمور، تپه قلای داش کسان، تپه سردارآباد، تپه کوره خانه، تپه آسیاب کهنه، گردمالان، تپه قالایچی،
حاشیه بر مصاحبه آقای دکتر عثمانی نماینده محترم بوکان در خصوص نتیجه انتخابات اخیر
انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با حاشیه های زیادی روبرو شد. علاوه بر اعتراض عمومی مردم و گروههای سیاسی به نتایج اعلام شده، دستگیری گسترده اندیشمندان و فعالان سیاسی کشور، حمله به دانشجویان و خوابگاه آنها به شکل سازماندهی شده توسط گروههای فشار و زخمی و کشته شدن برخی از دانشجویان؛ حواشی دیگری پیدا کرده است که نوعا متفاوت با جریان رویدادهای کشور است. موضوع حمایت آقای دکتر عثمانی نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی از آقای موسوی در دوران تبلیغات انتخاباتی و رویگردانی ایشان پس از اعلام نتایج سازماندهی شده از سوی وزارت کشور، از جمله حاشیه های دیگر آن است.
ادامه مطلب ...ناگفتههایی از پیشینه مام جلال
نشر علم، کتاب «پس از 60 سال»، حاصل تحقیق سه ساله عرفان قانعی فرد، محقق تاریخ معاصر را منتشر ساخت.
به گزارش خبرنگار «تابناک» در این کتاب آمده است: طالبانی سالهای مدیدی، پیرو تفکر کمونیسیتی مائو در چین بوده، اما بیشتر از تفکر کمونیستی و راه و روش آنان استفاده کرده است، چون در کمونیست چینی، مسأله قومیت و... مطرح است که ابراهیم احمد ـ پدر خانم طالبانی ـ در این مسأله تأثیرگذار بوده است. ضمن این که از حمایت عمیق کمونیستهای اتحاد جماهیر شوروی تا سالهای 1970 بیبهره نبوده است، اما بعدها با دوستی با قاسملو به سوسیال دمکرات گرایش یافت که قاسملو هم در آغاز پیرو کمونیست بود و در چک تحت تأثیر طرفداران دوبچک قرار گرفت.
عرفان قانعی فرد، نویسنده این کتاب در گفتوگو با خبرنگار «تابناک» با بیان این مطلب درباره اصالت ایرانی طالبانی گفت: جد پدری وی، شیخ احمد طالبانی، فرزند محمود زنگنه در بوکان از شهرهای کردستان ایران میزیست و جزو مالکان بزرگ آن شهر بود که در عصر فرمانروایی شاه عباس صفوی به کردستان عراق و منطقه قره داغ مهاجرت میکند و همه خانواده طالبانی در عراق از نوادگان وی به شمار میروند و ایرانیالاصل هستند و خود دکتر نوری طالبانی در کتاب خود، «شیخان ارشادی طالبانی» و برادر طالبانی، «شیخ جنگی» و خود آقای طالبانی بر همین نکته پافشاری داشتند و من با تکیه بر این سه منبع قاطع این مسأله را بیان کردم.
این محقق و پژوهشگر راجع به آغاز کار سیاسی جلال طالبانی گفت: از سال 7-1946 با پیوستن به انجمن دانشآموزی پیشرو و بعدها که در هفده سالگی به حزب پیوست و صوفی خالص بارزانی شد. مشوق وی در کشاندن به این امر عبدالقادر نشات، معلم ورزش دبستان اوست که با او هم در اربیل گفتوگو داشتم.
قانعی فرد در پاسخ به این که شما در کتاب به طور مفصل ماجرای بارزانی و قاضی محمد را روشن کردهاید و حتی نکات بسیار جدیدی را مطرح کردهاید، آیا در میان کردها برایتان حرف و حدیث به وجود نخواهد آورد، گفت: من به حرمت تاریخ نگاری اهمیت میدهم. یکی از آن نکات، دیدار بارزانی با شاه و سفیر آمریکا در 1945 است که بارزانی مدعی آن مسأله بود و امروزه هم در کردستان عراق و برخی از کتابهای داخل ایران هم به آن اشاره رفته است، اما نه در دفتر ثبت دیدارهای شاه و نه گزارشهای سفارت آمریکا به چنین چیزی اشاره نشده است؛ پس داستانسرایی را باید از واقعیت جدا کرد.
از دید مورخان این نکته واقعیت ندارد و تنها قاضی محمد، چهار بار با شاه دیدار کرده بود.
سفر بارزانی به تهران به دعوت رزمآرا هم باعث دستگیری قاضی محمد شد و در کتاب آدامسون، این مساله به روشنی هست که بارزانی در گفتوگویش، قاضی محمد را شخصی ترسو نامیده است، اما در کتابهای کردی و فارسی درباره اظهار ارادت بارزانی به قاضی محمد، داستانهای واهی ساختهاند. کدام را باور کنیم، صدای بارزانی در کاست را یا نقل قولهای غیر مستند احساسی را؟
قاضی محمد در 22 ژانویه 1946 یونیفرم روسها را به تن کرد و استقلال کردستان را در رقابت با پیشهوری اعلام نمود و خود را رئیس جمهور کردستان نامید، اما حکم ریاست جمهوری این روحانی سادهدل، تنها تا پنجاه کیلومتری مهاباد اعتبار داشت، زیرا حومه مهاباد و دیگر شهرهای کردستان تحت کنترل طرفداران شاه، آمریکا و انگلستان بودند و تمایلی به درگیر شدن با سرنوشت مبهم و نامعلومی مانند این جمهوری خود خوانده نداشتند.
و عاقبت بنا به سادهدلیاش بباخت و هر چه بود و حکومت مرکزی مهر تجزیهطلبی بر پیشانیاش نهاد و اکنون پس از شصت سال هنوز نمیتوانیم بگوییم که وی خواهان خودگردانی بود، نه جدایی و البته افرادی هم پشت عکس وی قایم میشوند، اما کمترین ارتباطی به وی ندارند. یا این که در کتابهای کردی مینویسند، قاضی محمد پرچم کردستان را به بارزانی سپرد، اما چنین چیزی مطلقا وجود خارجی ندارد و بعدها نوادگان سیف قاضی آن را در مراسمی به نچیروان بارزانی سپردند، اما من همان هنگام در روزنامه کردستان نوی ـ عراق ـ اعلام کردم که این پرچم اصل و اساس ندارد.
گفتنی است، نشر علم توزیع 3650 نسخه آن را در سراسر کشور آغاز کرده است. کتاب پس از شصت سال، توسط دکتر کمال فواد ویرایش و سرپرستی شده است. جلال طالبانی به مناسبت افتتاح نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، این کتاب را به عنوان خاطرات رسمی خود، به مورخان ایران تقدیم کرد.
با توجه به نتیجه آرا در آذربایجان غربی
آیا شاهد تغییرات مدیران در استان خواهیم بود؟
براساس اعلام رسمی نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در استان آذربایجان غربی ، دکتر احمدی نژاد نتوانست در این استان حداکثر آرا را بدست آورد. کارشناسان عمده دلایل این کاهش مقبولیت احمدی نژاد را عملکرد دولت مردان این استان ذکر کرده اند. بازتاب آنلاین ضمن ارائه نتیجه شهرستان مهاباد،فرماندار این شهرستان را سبب ریزش شدید آرای دکتر احمدی نژاد ذکر می کند و پیشنهاد میدهد که با توجه به نتایج آرا و ریزش شدید رای رئیس جمهور مردمی و محبوب دکتر احمدی نژاد، استعفا دهد.( نقل به مضمون) وضعیت ریزش آرای احمدی نژاد در اکثر شهرستانها استان حکایت از گله مندی مردم این استان از ضعف عملکرد مدیران دارد و در طی مدت 4 سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد فقط شاهد شعارهای دهن پرکن و بدون عمل مسئولان بوده و توسعه جهشی که احمدی نژاد در جریان سفرهای استانی وعده داده بود را هیچ وقت مشاهد نکردند. عدم اجرای مصوبات سفرهای استانی و روراست نبودن دولت مردان با مردم و ارائه آمار و ارقام غیر واقعی تا جایی که مسئولین بارها از اجرایی شدن 100 درصد،90 درصد، 85 درصد مصوبات سفر دور اول ریاست جمهوری خبرداده بودند، ضعیف بودن مصوبات دور دوم، بیکاری گسترده جوانان و ارائه آمارهای غیر واقعی از بیکاری، وضعیت نا مناسب کارخانجات فعلی و در حال تعطیلی آنان، به ثمر نرسیدن پروژ های عمرانی در حال احداث و صدها مشکل دیگر از جمله عواملی بوده که باعث دلخوری مردم این استان از دولت نهم بوده است. هم اکنون در شهرستان بوکان کشاورزان برای تحویل محصول برداشتی گندم به سیلو با مشکلات عدیده ای مواجه هستند و چندین روز باید در نوبت باشند و علاوه بر سرگردانی ،هزینه های زیادی را برای کرایه کامیونها که چندین روز در نوبت می مانند باید پرداخت نمایند. یکی از کشاورزان در گفتنگو با خبرنگار ما گفت: هر چند که فضای کنونی سیلوی بوکان جوابگوی نیاز بوکان نیست، ولی مدیریت همین فضا هم به خوبی صورت نمیگیرد و مسئولین سیلوی بوکان که در طول سال همین چند روز کار دارند، هیچ برنامه درستی برای جلوگیری از سرگردانی کشاورزان ندارند. اگر فضا گنجایش ندارد اعلام کنند تا ما فکری به حال خود کنیم، اگر فضا هست پس چرا برنامه ریزی درستی ندارند تا از سرگردانی بیشتر کشاورزان جلوگیری شود؟ این در حالی است که عملیان ساخت سیلوی 70 هزار تنی بوکان بیش از یک دهه است که آغاز شده و هنوز پیشرفت فیزیکی آن به 50 درصد نرسیده است و این نمونه ای از وضعیت پروژه های در دست ساخت در سطح استان است. دولت دهم باید برای جبران 4 سال گذشته، ضمن بازنگری و بازبینی برنامه های خود در این استان، نسبت به توجه ویژه برای جبران عقب ماندگیها و خذف مدیران ناکارآمد اقدام نماید تا در 4 سال آینده نیز شاهد فرصت سوزی در این استان محروم و زر خیز نباشیم. fardayeboukan.blogfa.com/
زمانی یک بوکان بود و یک قهوه خانه آذری...یادش بخیر آنوقت ها من بچه بودم.همیشه پر آدم بود. مردهای سبیل کلفت پاتولی و رانک و چوخا یی (لباس کردی)با تسبیح دانه بزرگ در دستشان .از میان آن همه هیاهوی مردم سر و صدای استکان و نعلبکی قهوه چی و صدای تاس تخته نرد، صدای موزیک همیشه جاودانه حسن زیرک به گوش میرسید.در این هوای دم کرده با دود سیگار و قلیان و بخار سماور صمیمیتی موج میزد.صمیمیتی که با هیچ چیزی نمیشد عوضش کرد.امروز در جای سابق همان قهوه خانه یک ساختمان چهار طبقه با نما کمپوزیت آلمینیومی ساخته اند.قهوه خانه ها ی آن زمان جای خود را به کافی شاپ و کافی نت و... داده اند.
از همان داش مشتی های پاتولی آن زمان یکی بازنشسته شد، یکی خانه به دوش،یکی کنج هجره ای تاریک نشسته پیر فرتوت.یکی نویسنده شد برای نوشتن خاطرات جوانی. یکی با فکر قدغن سرش تو کتاب کاپیتال ،سبیل تاب میداد همچون نیچه،برد از هوش یا برده شد از هوش!یکی آن سوی دیار نشسته پشت کامپیوتر،اشک در چشم،آه در دل به یاد خاطرات بوکان (بیرهوهرێکی تاڵ و دڵتهزێن له ناخی دڵدا هاوار ده کا :ئه ی کوا ژینم؟کوا شارهکهم ؟کوا قهڵای بهرزی سهردار.مزگهوت و حهوزه گهوره ...باغچهکان و جێ ژوانی کونه یار.....) و دیگران که در قبرستان بوکان خوابیدند تا ابد.
آی ی ی ی ی میرزا قادر! دکان تو دیگر رونق ندارد.جوانانی که با سیگار و نوشابه تگری از آنها پذیرایی میکردی ور دلت مینشستند و با شوخی های تو میخندیدند تا تو در کارخانه ات ثفت نامشان کنی امروز غم زده و مات و مبهوت روزگار به سر میبُرند در این دیار خاموش!!!
1_ فکر کردم خب حتما با این خیل عظیم جمعیت که همگی حس کنجکاویشان مثل من گل کرده و احتمالا از من خبرنگارترند باید در این نقطه از شهر بمب گذاری شده باشد.ولی اگر هم اینطور بود که مردم جمع نمیشدند،همه فرار میکردند....البته از این مردم هیچی بعید نیست.ولی بمب را که با لودر خنثی نمیکنند.پس این حدس من از همان اول درست نبود.
2_احتمالا سرقت مسلحانه یا گروگانگیری شده که این همه پلیس هم حضور دارد و یا شاید هم خس و خاشاکی چیزی دیدند این پلیس ها ......
3_در حالیکه لودر جامش را به طرف دفتر دکتر عثمانی (نماینده بوکان) نشانه رفته بود به جلو حرکت میکرد.(انگار قضیه سیاسی شد!)حتما به خاطر اینکه آقای دکتر عثمانی حمایت خویش را از میرحسین موسوی در بریده حالا میخواهند دفترش را خراب کنند تا دیگر بدون هماهنگی ازین جور حمایت ها نکند.ولی نه!.... آقای عثمانی که بعد از برنده شدن احمدی نژاد حمایتش را از میرحسین پس گرفت و در خبرگذاری مهر مراتب بیزاری خود را از اصلاح به اصطلاح ا اعلام کرده بود.ماشاا... این نماینده ما که خوب سرش تو حساب کتاب است حساب همه جهات باد را دارد. بابا حسابدار!!!
خب تا اینجا هر چه گفتم شوخی بود.بعداز کمی تحقیقات وسیع تر متوجه شدیم که میخواهند آنجا را که با لودر خراب میکرند تبدیل به کوچه کنند و قسمتی از ساختمان مخابرات هم به خاطر عبور کوچه تخریب خواهد شد.گویا شهرداری متوجه شده که قبلا در طرح تفصیلی شهر این قسمت کوچه بوده است.اتفاقا عبور این کوچه راه را برای دفتر دکتر عثمانی بیشتر باز میکند و این باعث میشود دفتر ایشان بیشتر در معرض دید و دسترس مردم قرار بگیرد.(از دکتر عثمانی هم به خاطر در دسترس بودن بیشترشان متشکریم.)
پی نوشت ها:
1_اصولا (در بریدن) کار خوبی نیست.چون این یک واژه بیگانه است که از زبان کردی پیدا شده .مخصوصا اگر با لهجه کردی مقاله فارسی بنویسی!
2_طبق قانون هر گونه تجمع مسالمت آمیز آزاد است ،به شرطی که از یک نفر بیشتر نباشد.
3_مردم بوکان سینما ندارند.از شهرداری محترم تقاضا میشود به جای تخریب یک فکری به حال این مردم سینما دوست شهرمان بکند تا بیخودی در خیابان تجمع نکنند.
4_دیروز یکی دوستان تهرانی برای من sms فرستاده بود:sms را خدا آزاد کرد!
از وبلاگ بوکان سیتی boukancity.blogfa.com
راه آهن مشهد- بافق 4 سال،سد شهریکند بوکان 50 سال!
م. احمدزاده
یکی ازپروژه های مهم کشور که در اردیبهشت ماه افتتاح شد، راه آهن مشهد- بافق بود که در مدت کوتاهی آن هم 4 سال و با هزینه سرسام آوری در حدود 400 میلیارد تومان افتتاح و به بهره برداری رسید.
لازم است که در این خصوص مواردی را متذکر شویم و آن این است که در این مملکت چرا در حق برخی از هموطنان ظلم وستم روا می شود. آیا آنچنان که برخی از مسئولین به فکر برخی نقاط هستند به فکر بقیه نقاط دیگر کشور هم هستند. برای مثال چرا سد شهریکند بوکان بعد از نیم قرن هنوز تکلیف ساخت آن به طور قطعی مشخص نشده است؟ چرا 400 میلیارد تومان برای راه آهن مشهد- سرخس خرج می کنند ولی حاضر نیستند با بودجه ای کمتر از 100 میلیون تومان جاده بوکان- سردشت و یا نقده- حیدرآباد و... را احداث کنند.دانشگاههای یزد، اصفهان و... هر روز گسترش می یابند ولی دانشگاه ارومیه و سنندج باید با کمبود امکانات دست و پنجه نرم کنند. آیا فقط در زمان انتخابات مسئولین به فکر این نواحی می افتند.زمانی که قومیتی حق و حقوق خود را می خواهد برچسب تجزیه طلب بر آن ملت می زنند در حالی که تجزیه طلبان واقعی کشور کسانی هستند که ناعادلانه امکانات کشور را تقسیم می کنند و در حقیقت با اقدامات غیرمسئولانه و تبعیضانه خود کشور را تجزیه می کنند. یزد و اصفهان و کرمان و مشهد و سمنان و... کجا، سنندج و ایلام و بوکان و مهاباد و... کجا؟