حسن زیرک خواننده پرآوازه بوکانی و ترانه ای از او
- هه ر که سی بی کاد {هوری لار}، بینی امن و تو
له مالی بمرید {هوری لار}، به هه شت و به نو
حسن زیرک خواننده پرآوازه بوکانی و ترانه ای از او
- هه ر که سی بی کاد {هوری لار}، بینی امن و تو
له مالی بمرید {هوری لار}، به هه شت و به نو
- کوله نجه ری ری ، ده ستمال کریشه
کاری امن و تو ، کوتو ته کیشه
- جیم نیا تیا بسراوم ، خاکیم و سر ، بی لانه وخوم
بی که س و بی ده ر ، بی یار و هاودم ، بی می و میخانه خوم
- ارثی مجنونه خلاتم ، آواره ی او کیوانه خوم
موسته حه قی تیر و تانی ، آشنا و بیگانه خوم
- هه ر که سی بیکاد {هوری لار}، مه نعی دیلداری
پرو پو ده رکاد {هوری لار}، وینه ی پاساری
- کوله نجه ری ری ، ده ستمال خاقانی
کاری امن و تو ، دنیا پی زانی
برگردان به فارسی
- {ای روسری کج}هر کسی که بین من و تو را به هم بزند
از خانه اش ، هشت نه نفر، بمیرند
- صاحب جلیقه راه راه و روسری کریشه (نوعی پارچه)
رابطه من و تو ، افتاده است به گرفتاری
- جایی برای استراحت ندارم ، خاک بر سرم ، بی آشیانه ام
بی کس و بی یار و همدمم ، و بی می و میخانه
- میراث من چون مجنون ، آوارگی در کوههاست
مستحق تیر و طعنه ی آشنا و بیگانه ام
- {ای روسری کج}هر کسی که ما را از دلداری منع کند
پر و بالش مانند پرنده بریزند
- صاحب جلیقه راه راه و روسری خاقانی
رابطه من و تو را تمام دنیا فهمیده اند
آهنگ ، شعر و آواز : حسن زیرک
بازسازی و تنظیم : جه مال سگرمه
کوتاه از حسن زیرک
حسن زیرک ، هشتم آذر ۱۳۰۰ در بوکان به دنیا آمد. در پنج سالگی پدرش را از دست داد و خیلی زود ، شیرینی های کودکیش تلخ گشت . به خاطر شرایط سخت زندگی از تحصیل بیبهره ماند ، اما راه موسیقی در کردستان ، آنچنان وابسته ی مکتب نبود . او استعداد کم نظیری در به خاطر سپردن مقام ها ، ملودی ها و اشعار کردی داشت و همین او را از دیگر همسالانش متمایز می کرد .
حسن زیرک ، نوجوانیش را در شهرهای کردستان ایران و عراق سپری می کند . به عراق می رود و به شاگردی در مسافرخانه ای مشغول می شود. جلال طالبانی(رئیس جمهور کنونی دولت عراق) ، صدای خوش حسن را می شنود و واسطه ای می شود برای معرفی او به رادیو بغداد . اما بغداد ، برج پرواز زیرک نیست . او در کرمانشاه ، شناسانده می شود . در آنجاست که همکاری های او با مجتبی میرزاده ، ویلونیست و آهنگساز ، کلید خورده و به همراهی میرزاده ، عبدالصمدی ، ایزدی و پولکی ، در رادیو کرمانشاه ، بسیاری از ترانه های کردی را ضبط می کنند . آوازه زیرک به تهران می رسد . از سال 1337 ، در بخش کردی رادیو ایران ، با همراهی اساتیدی چون یاحقی ، کسایی ، شهناز ، عبادی ، ملک و ارکستر رادیو ، گنجینه ی هنری نفیسی برای یادگار می سازد .
برنامه «ما و شنوندگان» رادیو ، راهی می شود تا زیرک صدای قهوه خانه های کردستان را به گوش همه ایرانیان برساند . اغراق نیست که بگوییم او دایره المعارفی از موسیقی کردی است . صدها ترانه کردی از او به جا مانده است . موسیقیدانان بزرگ ایران ، از نبوغ او بسیار گفته اند . درباره او می گویند که بداهه آهنگ می ساخت و بداهه برایش شعر می سرود . او صاحب صدایی خاص و تک است و در موسیقی کردی صاحب سبک و الگو است . الگویی که امروز ، راه بسیاری از خوانندگان جوان کرد است . زیرک با خانم میدیا زندی گوینده بخش کردی رادیو تهران ازدواج می کند . صاحب دو دختر می شود که خود ، در ترانه هایش آنها را غنچه های دلش می نامد . مهتاب و مهناز . خوشی های زندگی زیرک ، بلند نیست . در ایران ، سنگ اندازی ها بر سر راه وی با بسته شدن روی رادیو به او ، شروع می شود . به عراق هم که می رود ، زندانی می شود . نوشته اند که در بازداشتگاههای عراق ، زیرک را به پنکه سقفی بسته و شکنجه می کنند . او با دل شکسته تر به تهران بازمی گردد . اما ساواک او را دستگیر می کند . در نوارهایی که از زیرک به جا مانده است ، از شکنجه هایش در زندان ، می گوید . در این احوال که زندگی آنقدر پر از بدخواهی های دیگران است ، دلی و دماغی برای آواز نمی ماند .
بوکان ، زادگاه زیرک ، آخرین منزل گاهش نیز هست . سالهای آخر عمرش را در بوکان ، با دلی غمین و بی حوصله از ترانه و آواز ، در قهوه خانه اش می گذراند و چهارم تیر 1351 در بیمارستان بوکان ، چشم از دنیا می بندد ؛ مرگی که هنوز مشکوک خوانده می شوند و این گمان هست که دستگاه امنیتی وقت دستی در آن داشته است .
از او صدها ترانه ، در قالب ضبط رادیویی و ضبط خصوصی به جا مانده است . ترانه هایی که هر کدام ، بارها بازخوانی شدند . ترانه هایی که حالا ، بعد از سی و چند سال از مرگ مولفش ، هنوز زنده اند . خیلی ها باآنها عاشق شده اند و خیلی ها با آنها زیسته اند .